به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیسجمهور در چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس، ضمن تشریح شرایط جدید اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران و با بیان اینکه اقتصادِ ایران را امروز نزدیکترین، همگونترین و با ظرفیتترین اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور میبینم و آینده را همراه و در کنار آنها ترسیم میکنم، گفت: دولت تدبیر و امید بر مبنای اندیشه اعتدال و استوار بر دینباوری و تمسک به تعامل سازنده، به روابط دوستانه و پایدار با کشورها اندیشیده و در چارچوبِ نظامِ تجاریِ چندجانبه، همواره معتقد به تعاملی برابر و منصفانه، در حوزه اقتصادی خواهد بود.
متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
آقای رییس، مقامات عالیرتبه؛
خانمها، آقایان؛
اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد، برای رهبران جهان و حوزههای اندیشه و فکر، فرصت مغتنمی است تا با هماندیشی و تعامل نسبت به مسایل مهم جهانی به بیان نگرانیها و دلمشغولیهای خود پرداخته و با گفتوگو و تبادل نظر، جریانی از اندیشه و فکر در اداره بهتر جهان پدید آورند.
من نیز از این منظر به اجلاس مینگرم، و خوشحالم که در مهمترین گردهمایی اقتصادی ـ سیاسی ـ علمی جهان شرکت میکنم و نظراتِ خود را با شما در میان میگذارم.
از پروفسور شواب و تیم مجمع جهانی اقتصاد، که از من برای شرکت در این اجلاس دعوت به عمل آوردند، تشکر میکنم؛ و امیدوارم بتوانم پیام دوستی، تعامل، همکاری و همزیستی صلحآمیز ملت خود را به شما رهبران، مسؤولین، کارآفرینان و اندیشمندان که از سراسر جهان به اینجا آمدهاید؛ منتقل نمایم.
حضار گرامی؛
دیدگاهِ من نسبت به مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دیدگاه اعتدال است؛ و این درسی است که از اسلام آموخته و در زندگیِ سیاسی خود نیز عمیقاً تجربه کردهام.
بر همین مبنا بود که تصمیم به حضور در انتخابات ریاست جمهوری گرفتم، تا بتوانم اعتدال و تدبیر را، که ویژگی بارز ایرانیان و رمز موفقیت آنان در طول تاریخ بوده، در سطح کشور و منطقه و جهان، در حدّ توانم جاری کنم؛ و همانگونه که پیشبینی میکردم با لطف الهی، مردم خوب ایران نیز همین مشی و مرام را برگزیده، و اینک به حق، اجرا و تحقق آن را مطالبه میکنند.
در منطقه و صحنه بینالمللی نیز این گزینش ایرانیان، با استقبال مواجه شد، که نخستین آثار آن را در همین چند ماه حضور دولت تدبیر و امید، مشاهده میکنیم.
از برگزارکنندگان کنفرانس، از این جهت نیز میخواهم تشکر کنم، که با درک درستِ فضا و نیازهای افکارِ عمومی جهانی، در انتخاب موضوع کنفرانس امسال، «نیاز به بازآفرینی و ساماندهی مناسبات در نظامات جهانی» را مورد توجه قرار دادهاند.
خانمها، آقایان؛
حوادث و تحولات شش سال اخیر در اقتصاد جهانی، نشان داد که هیچ کس نمیتواند تنها زندگی کند. هیچ کشوری، نمیتواند بیاعتنا به دیگران، مسایل خود را حل کند.
هیچ بنگاه اقتصادی، نمیتواند بدون ایفای مسؤولیت اجتماعی خود، به رشد پایدار دست یابد؛ و هیچ قدرتی، نمیتواند سلطه خود را دایمی بداند.
جهانی شدن، این بار، در شکل بحرانِ جهانیِ اقتصادی نشان داد که همه ما در یک کشتی نشستهایم، و اگر کشتیبانانِ خردمندی برنگزینیم، توفانها به همه ما آسیب میرسانند؛ بحرانهای زیستمحیطی، نشان داد که همه بر سر یک سفره نشستهایم، و بیمبالاتی، عدم رعایت اخلاق و منافع مشترک جوامع، میتواند سرمایه بین نسلی انسانها را نابود کند.
اعتراضات گسترده مردمی هم در همه قارهها نشان داد، که سیاستهای اقتصادی باید عدالت اجتماعی و منافع همگان را در نظر بگیرد؛ همه باید سود ببرند؛ و تنها سیاستها و نظامهایی، پایدار خواهند ماند که به مردم، آن هم همه مردم، سود و منفعت برسانند.
قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان به ما آموخته است، که تنها آنچه به مردم سود میرساند، در زمین ماندگار خواهد ماند. (و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض)
این دیدگاهِ اعتدالیِ من، منحصر به کشورم نیست؛ بلکه جایگاه ایرانِ اعتدالگرا را، بر مبنای سیاستهای مدبرانه و امیدبخش، در تصویر آینده اقتصاد جهانی، بسیار فراتر از آنچه پیشبینی شده، میبینم. از این رو در سیاستگذاریهای جاری، نه فقط وضعیت امروز و آینده نزدیک، بلکه چشماندازی بلندمدت را در نظر دارم.
زیرا اقتصاد ایران، بنیه و ظرفیت آن را دارد که ظرف سه دهه آینده در زمره ده اقتصاد اول دنیا قرار گیرد؛ و این هدفی است که در کلانِ برنامهریزی اجتماعی، اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی در پی آن بوده، و برای تحقق آن، قصد جدی دارم که همه پیریزیهای لازم در مدتی که مسؤولیت دولت را برعهده دارم، انجام، و همه موانع سیاسی و اقتصادیِ عمده، مهار و مرتفع نمایم. روشنتر بگویم، من اقتصادِ ایران را نزدیکترین، همگونترین، و با ظرفیتترین اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور میبینم، و آینده را همراه و در کنار آنها، ترسیم میکنم.
چرا که انتخابِ من از سوی مردم ایران، در چارچوب یک نظام مردمسالار صورت گرفته، و هماکنون فرصت آن را پیدا کردهام تا به آرمانهای توسعه اقتصادی، مدنیت، و بهبودِ روابط خارجی ایران بپردازم. و در اینجا اعلام مینمایم که یکی از ارکان نظری و عملی دولت من، تعامل سازنده بینالمللی است؛ و بدونِ کار و فعالیت بینالمللی، رشد، خلاقیت و کیفیت، قابل تحقق نخواهد بود.
واقعیت این است که در میان کشورهای در حال توسعه، و همچنین در منطقه خاورمیانه، ایران از بالاترین نرخ، در شاخصهایِ توسعه انسانی برخوردار است. ما نهایت کوشش خود را به کار خواهیم گرفت، تا این منبع عظیم ملی خود را، با بهینهسازی در راستای توسعه کشور بهکار گیریم.
در این راستا، سیاست خارجی ایران را نیز در مسیرِ بهرهبرداری وسیع از امکانات بینالمللی، برای توسعه اقتصادی ایران فعال خواهیم کرد؛ و دولت من آمادگی کامل دارد تا با همه کشورهای همسایه، در طیفی از مسایل، از محیط زیست، ایمنی نیروگاههای هستهای، پروژههای مشترک اقتصادی، توسعه تجارت، احقاق حقوق مردم فلسطین، جلوگیری از فاجعه انسانی در سوریه، امنیت خلیج فارس، و مبارزه با تروریسم و افراطیگری، وارد تعامل شده و به قواعد مشترک عملی، و رژیمهای حقوقی پایدار دست یابد.
من معتقدم که صلح و امنیت در خاورمیانه، در گرو گسترش روابط اقتصادی، همکاریهای اجتماعی و فرهنگی، گردشگری، ارج نهادن به بخش خصوصی و همکاری نخبگان در سطح بینالمللی است؛ و بحرانهای آغاز قرن بیست و یکم نشان میدهند که بهرهمندیهای اقتصادی، به تنهایی، برای تأمینِ «زندگی بهتر» برای مردم کافی نیست.
مردم، در کنارِ اقتصاد، فرهنگ و معنویت و اخلاق هم میخواهند؛ اقتصاد، بدون مرزهای اخلاقی، به تخریب محیط سالم زیست بشر میانجامد و به جای افزایش رضایتمندی، به مسابقه حرصآلود مصرف و نابودی منابعِ بین نسلی انسانها منجر میشود. اخلاقِ مشترک انسانی، میتواند زمینهسازِ حرکتِ پرشورِ مشترک جوامع بشری شود، بین آنان پیوند دهد، نظم و امنیت و آرامش را ارتقاء بخشد، و زندگی را لذتبخشتر کند.
حضار محترم؛
من به عنوانِ رییس دولت، به خوبی آگاه هستم که تا چه میزان، «ثبات رفتاری و سیاستگذاری» در حکمرانی، کانونی و مهم است. این اصل، چه در صحنه داخلی و چه در عرصه بینالمللی، برای ما بسیار بنیادی است.
به همین جهت، در حوزه سیاست خارجی، همکاریهای منطقهای برای ما اولویت مییابد؛ و قصد داریم روابط عمیق با کشورهای همسایه و دوست ایجاد نماییم.
ما با همه کشورهای همسایه خود مانند: ترکیه، عراق، روسیه، پاکستان، افغانستان، کشورهای حوزه خلیج فارس، حوزه قفقاز و آسیای مرکزی، مبنا را بر بازگشایی روابط تجاری، صنعتی و اقتصادی گذاشته، و همکاریهای سیاسی و چندجانبهای را آغاز خواهیم کرد.
با کشورهای اروپایی نیز از دیرباز روابط عمیق اقتصادی و تجاری داشتهایم، و با اجرای توافق ژنو در هفته جاری و قدمهای بعدی و رفع تحریمها، روابط ایران با حوزه اروپا کاملاً به حالت عادی باز خواهد گشت.
تعاملات ایران و آمریکا نیز در ماههای گذشته، وارد مرحله جدیدی شده است، و برای اولین بار، سیاستمداران دو کشور برای حل اختلافات در موضوع هستهای با هم مذاکره، تبادل نظر، و حتی اتخاذ تصمیم کردهاند.
این تحولی مهم در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران است. مردم آمریکا هم همچون دیگر کشورهای جهان، در شرکتها و دانشگاههای کشور خود، با صدها هزار ایرانیِ کارآفرین و دانشمند تماس داشتهاند، و بلوغ فرهنگی و میراث تمدنیِ این ملت بزرگ را در آنان دیدهاند.
انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، نتیجه بیش از یک قرن، مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران بوده است و این جمهوریِ نوپا، در حال رشد و بالندگی است؛ لذا لازم است هیأت حاکمه آمریکا، واقعیتهای تاریخی ایران را، نه تنها در بیان، بلکه در عمل نیز بپذیرد.
خانمها، آقایان؛
من از منطقهای از جهان میآیم که با کمال تأسف، در آتش ناامنی و خشونت میسوزد. اگرچه کشور من به لطف انسجام ملّی و مردمسالاری دینی، و علیرغم فشارهای بیرونی، فصلِ جدیدی از امنیت و امید را تجربه میکند؛ ولی ما نمیتوانیم در غم و رنج همنوعانِ خود در منطقه شریک نباشیم.
خشونت و تروریسم، آتشی در جامعه انسانی است، که بیتردید زبانههای آن دامن آتشافروزان را نیز خواهد گرفت.
این درست است که افراطیگری و خشونت، از لشکر بیکاران و گرسنگان، سرباز میگیرد؛ اما من بر این باورم که رویکردِ ریشهای در مبارزه با تروریسم، باید از توسعه همه جانبه آغاز شود.
زیرا تنها با ارتقاء فرهنگی، و ایجاد فرصتهای شغلی است، که میتوان امید به آینده را جایگزین یأسهای انتحاری کرد، و ایمان به خدا را زمینهساز خدمت به انسانها ـ و نه نابودی آنها ـ ساخت.
اِشکال اساسی در حکمرانی حاکمان مستبد، این بوده که بیگانه از مردم، و تنها با اتکاء به بیگانگان، اقتصاد و جامعه را اداره کردهاند؛ و مردم ـ که خود را سهیم در این مدیریت ندیدهاند ـ بر این ستم شوریدهاند؛ و در این میان، سوداگران مرگ، از این خشم و شورش، طعمه برگرفتهاند.
من اعتقاد دارم که امنیتِ جهان به امنیت منطقه خاورمیانه گره خورده است، و امنیتِ این منطقه با غفلت از مردم تأمین نمیشود.
لذا برای امنیت جهانی، هم باید سخن مردم منطقه را شنید، و هم برای جامعه جوان این کشورها، شغل و آینده امیدبخش فراهم کرد.
من به صراحت اعلام میکنم که راهِ امنیت، از فرهنگ و اخلاق و توسعه میگذرد.
اما در همین راستا، اگر بخواهیم همگان در ایجادِ امنیت بکوشند، باید احساس امنیت هم بنمایند؛ چرا که احساس عدم امنیت و محرومیت از حقوق، انگیزهای برای شوریدن بر نظام ناعادلانه است.
بنابراین در ساماندهیِ جدیدِ جامعه جهانی، باید مطمئن شویم که همه ملتها، احساس فرصتِ برابر، برای توسعه اقتصادی و اجتماعی میکنند، و مسابقه را مسابقه منصفانه شایستگیها میبینند؛ و اگر برخی بازیگران، بیجهت از حضور در رقابت محروم شوند، در نهایت، همگان از استفاده حداکثری از تواناییها محروم ماندهاند.
زیرا لازمه جامعه جهانیِ ایمن و توسعهیافته، برخورداری همگان از آزادی اقتصادی، و حقِ تعیین سرنوشت سیاسی است؛ و هرگونه محدودیت و تحریم اقتصادی، به جای آنکه به تفاهم و امنیت مشترک کمک کند، واگراییها را تشدید خواهد کرد.
پس اگر لازمه امنیت، توسعه است؛ لازمه توسعه هم، دسترسی به دانش و فنآوری است و ایجاد مانع بر سر راه تحقیق و توسعه کشورها، بر بدبینیها و دشمنیها میافزاید؛ و در نهایت هم ناکام میماند. به همین دلیل است که ایران، در دنبال کردن برنامه هستهای خود، جز استفاده صلحآمیز از آن را نمیخواسته و نمیخواهد؛ و هیچ مانعی را نیز بر سر راه پیشرفت علمی خود نمیپذیرد.
بر این مبنا، کسانی که تحت تأثیر القائات تبلیغاتی، هنوز تصور میکنند که ایران به دنبال اِعمال قدرت از طریق ایجاد رعب و تهدید، و یا دستیابی به تسلیحات هستهای است، با قاطعیت و صراحت اعلام میکنم که: «سلاح هستهای و توسل به زور، هیچ جایگاهی، در راهبردِ کلانِ امنیتِ ما نداشته، و ایران، هیچ انگیزهای برای چنین گرایشی ندارد.»
نگاهی به تاریخ هم، به وضوح نشان میدهد که ایران در سدههای اخیر، هرگز تهاجم و تجاوزی نداشته، و صرفاً و منحصراً، در برابر تهدیدات و تهاجماتِ مستقیم و غیرمستقیم، دفاع فعال کرده است؛ و آنچه ایران تا به حال بدان مبادرت ورزیده، با هدف پذیرش و تثبیت جایگاه تعیینکننده خود، در صلح و ثبات و امنیت منطقه، و موقعیت مؤثرش در همکاریهای بینالمللی، بوده است.
و هر زمان که تغییری ملموس و واقعی، در عدول از خصومتورزی دیگران مشاهده کند، ایران نیز، متناسب با آن، پاسخِ مثبتِ مناسب خواهد داد؛ آنگونه که نمونه بارزی از این جهتگیریِ متناسب را، در موضوع هستهای و تحولاتی که طی همین پنج ماه، که مسؤولیت اداره کشور را بر عهده گرفتهام، شاهد بودهایم.
و تأکید میکنم آنچه که در مذاکرات اخیر به دست آمد، نتیجه ارادهای بود که دو طرفِ اصلیِ این نزاع، برای نیل به یک راهحل مرضیالطرفین، نشان دادند.
طرفِ مقابل، پس از 10 سال تأکید و اصرار بر موضعی غیرمنطقی و ناصحیح، در نهایت به این نتیجه رسید که ملت ایران، تحت هیچ شرایطی، از حقوق خود در دستیابی به فنآوریِ صلحآمیزِ هستهای، صرفنظر نخواهد کرد؛ و تداومِ بدبینیها، و اِعمال و تشدیدِ تحریمها، جز هزینههای مستقیم و غیرمستقیم برای همه طرفهای درگیر، حاصلی نخواهد داشت.
این واقعنگری، روزنهای برای حل این بحران گشود، و طرفین با تلاش و جدیت، توانستند یک توافقِ اولیه را که شالوده و بنیادِ توافق جامع و نهایی خواهد بود، ترسیم و تأیید کنند.
لذا آنچه در دست داریم، نه تنها یک توافقِ مقطعی و موقت در یک موضوع خاص نیست، بلکه پیشدرآمد و زمینهای برای توافق و تعاملات بعدی است؛ و اگرچه اختلاف نظرات، با طرف مقابل کم نمیباشد، و برخی از آنها در واقع کهنه و مزمن شده و به سختی قابل رفعاند، اما منافع و زمینههای مشترک زیادی نیز وجود دارند که امنیت و ثبات جهانی، توسعه اقتصادی، حراست از محیط زیست، مقابله با خشونت و افراطگرایی، نمونههایی از این اهداف مشترک محسوب میشوند.
پیشنهادِ «مقابله جهانی با خشونت و افراطیگری» (WAVE) که اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، در اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردم، و با اجماع، به تصویب جامعه جهانی رسید؛ تکیه بر یک مبنای مشترک اخلاقی دارد، و آن اینکه، همه انسانها، از هر دین و نژاد و زبان و ملیت، در سرشتِ خویش، کرامت، رحمت و اعتدال را میپسندند، و از افراطیگری و کشتارِ بیگناهان و تجاوز به حقوق دیگران، بیزارند.
پس بیاییم همه به این موج بپیوندیم، و در مقابلِ متجاوزانِ به حقوقِ مظلومان، بایستیم، و جهانی شدن را در تحقق اخلاق جهانی تجلی دهیم.
آقای رییس؛
خانمها و آقایان؛
در پایان مایلم بر این نکته نیز تأکید نمایم که من، بر مبنای اندیشه اعتدال، و استوار بر دینباوری، و تمسک به تعامل سازنده، به روابط دوستانه و پایدار با کشورها اندیشیده؛ و در چارچوبِ نظامِ تجاریِ چندجانبه، همواره معتقد به تعاملی برابر و منصفانه، در حوزه اقتصادی بودهام.
در این حوزه، یکی از حلقههای پیوندِ امنیت و اقتصاد، امنیت انرژی است. نگاه جهان در این حوزه نیز از حساسیت ویژهای برخوردار است.
در گذشته هم، گاهی همین حساسیتها، زمینهساز خشونتها، جنگها و کودتاها بوده است؛ در حالی که همین حوزه میتواند زمینه همکاریهای گسترده و پایدار باشد.
لذا جمهوری اسلامی ایران، آمادگی دارد با تکیه بر ذخایر بینظیر انرژی خود، در یک همکاری مستحکم، براساس اصلِ منافعِ متقابل، در تأمینِ امنیتِ انرژیِ جهانی مشارکت سازنده کند، و نهادسازیِ قابلِ اعتماد، برای مشارکتِ بلندمدت را آغاز کند.
من نظراتم در این زمینه را لحظاتی پیش، در نشستی که با صاحبنظران و مدیرانِ حوزه انرژی داشتم، بیان کردم؛ و اینجا فقط تأکید میکنم که از دیدگاهِ جمهوری اسلامی ایران، امنیتِ تولید و عرضه انرژی، و حضور عادلانه و منصفانه، بر مبنای ضرورتهای ژئواستراتژیک کشورها، بزرگترین زمینهسازِ تبدیلِ انرژی، به عاملِ اصلی و پایدارِ صلح و ثبات است.
مجدداً مایلم از پروفسور شواب بابت این دعوت تشکر کرده، و از همه حضارِ محترم دعوت نمایم که به ایران سفر کنند، و زمینههای وسیعِ سرمایهگذاری و همکاریِ مشترکِ امنیتساز را، خود، مشاهده کنند؛ با بخش خصوصی و دولتیِ ایران تماس حاصل نمایند؛ با فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی آشنا شوند؛ و از نزدیک، مهماندوستیِ ایرانیان را تجربه کنند؛ تا با هم به این واقعیت برسیم که تنها از طریقِ تعامل، همکاری، همفکری، فهمِ متقابل و رشدِ فنآوریِ صنعتی و اقتصادی است که میتوانیم برای مردممان زندگی بهتر فراهم کنیم، صلح را پایداری بخشیم، و جهانی عاری از خشونت و افراطیگری بسازیم.
از حوصله همه شما تشکر میکنم.